آراد آراد ، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

مامان خانمی و اراد و اقای پدر

آقای پدر مظلوم میشود

سلام جیگرای مامان خوبین؟ حالتون چطوره عزیزای مامان اروز زود بیدار شدم به باباییت که میخواست چند روزی ازم دور باشه گفتنم برو بربری تازه بگیر صبحونه بخوریم خووووووووو منو و باباییتون زیاد با هم صبحونه نخوردیدیم یا منو خواب بودمیا باباییتون خلاصه بابا رفت نون بگیره اینگونه شد که بنده چای و صبحانه امادم کردم که بابایی با عصبانیت گفت مردتیکه ... رفته رسیده اونجا بربری تو دستش بود انقد ناراحت شدم بیچاره بربری داغو داد گفت میرم بابا کجا میری بنده خدا پس من ؟؟؟؟؟؟؟؟ خلاصه پریدم یه تیکه بزرگ پنیر گذاشتم رو نصف بربری دادم بهش الهی بمیرم برا این همه مظلوم رفت خدا پشت و پناهت خلاصه حالا از خودمون بگیم که امدیم صبحونه بخوریم این ور...
15 ارديبهشت 1393

هدیه های یاس کبود

سلام سلامی به گرمی افتاب کربلا سلامی بر غنداق خالی علی اصغر رباب سلامی از فراشوی درونم از سوی دو فرشته کوچک که دلمو روشن کردم سلامی به اون بانوی بی نام و نشان که روز شهادتش بهم هدیهای بزگ زندیگمو داد چقد شادم که یادرگارهام از زهرا س گرفتم خدایا کمکم کن بچه هامو سالم بدنیا بیارم کمکم کن شرمنده همسر بهتر از جانم نشم کمکم کن یا زهرا بچه سالم و صالح بغلم بگیرم منم مامان شدم منم مامان شدم منم مامان شدم منم مامان شدم منم مامان شدم ...
17 فروردين 1393

اخرین دقیقه های سال92

سلام عزیزای دلم نمیدونم چی بگم اخه هر وقت میام چیزی نمیتونم بنویسم و اروم بی صدا میام و میرم شاید این دوری از نینی برام خوب باشه میدونم امسال میاد  تا ماهم با سال93             3 نفربشیم انشاا... امسال که قسمت چیز دیگه ای بود خدایا شکرت خودت میدونی کی و کجا بدی و بگیری خدایا شکرت امسال کنار همسرم و خونم و زندگیمم شکر بخاطر مادرشوهرم پدر شوهرم بخاطر جاری ها و برادر شوهرام خیلی خوبه من فکرمو جدا کردم از نینی خوب دیگه خیلی خوبم همسرمم خوبه شادیم و شادتر میخوایم بشیم خدایا اونایی که منتظرن رو دل شاد کن خونه دلشونو چ...
29 اسفند 1392